up739 ツ

بـا قشنگ ترین فاطمه ی دنیـا !

هیچ اتفاق خاصی نیفتاد ... هیچ کار خاصی نکردیم ... هیچ حرف خاصی زده نشد ... تازه همه ام ترکی صحبت میکردن بجز استاد ... اون وسط مـن هیچی ام نمیفهمیدم تازه ترش ! ولی خوش گذشت بهم ... اونقد که به جرات میتونم بگم اولین باری بود که بدون مامان بابا و جمع همیشگیمون میرفتم بیرون و غروب موقع برگشت دلم تنگ شده بود واسه روزم !!

پ.ن1 : نمیدونم چی بنویسم که فاطمه رو اونجوری که باید توصیف کنه ! فقط بگم خیلی خوبه یکی اونقدر قشنگ حرف بزنه و بخنده که دلت بخواد همش حرف بزنی باهاش ^_^

پ.ن2 : اینکه توو راه با استاد و فاطمه رفتیم رای دادیم و خاطره ـَش واسه همیشه موند توو دنج ترین گوشه ی قلبم ❤

پ.ن3 : عکسای ثبت لحظه ای ! "فیلد"

 جمعه / 29 اردیبهشت 96 / ❤