کاش میشد الان که چشمامو بستم یه جوری قوانین زمانی و مکانی به هم بریزه که صبح وقتی چشمامو باز میکنم از پنجره همین کلبه ی توو عکس دنیارو ببینم ! نگران این نباشم که مقاله هام هنوز موندن و پایان نامم کلی کار داره ... با خیال راحت و بدون استرس توو این دنیای سبزِ آرومِ قشنگِ دور تا دورم نفس بکشم و لذت ببرم از تک تک ثانیه های عمرم ... بدون هیچ فکر و دغدغه ای ...
برچسب : نویسنده : zeyta20te20 بازدید : 108